از این جای این دنیا ...

متن مرتبط با «صدای» در سایت از این جای این دنیا ... نوشته شده است

از صدای رویا ها ...

  • شايد آن شب؟ ...نمي دانم در برابر نگاه پرگريز تو چه وظيفه اي دارم.تو مسافر لحظه هاي زندگي كوچك خود هستي.و نگاهت، گویا دريچه اي روشن است به سوي مناظر بسيار، و رازهاي عظيم و مفاهیم بزرگ. شنيدن هر سخن از زبان تو، شنيدن صداي آب را مي ماند در شيب گاه تندش در اعماق يك دره ي بكر.و سخن گفتن ات، سخن گفتن ات را نمي دانم كه چگونه است.چرا كه من هنوز چون تو، به صدای باران خو نكرده ام.و چون تو نمي دانم این را كه راه خانه ي خيال ، از كدام سو میرود؟ ولي اين را از من بپذير، كه مي بايست اين چنين به تو بگويم: خواندن، شنيدن، و يا شايد گاهي فکر کردن به تو، به من آرامش مي دهد،اگرچه من هيچ گاه شاعر نبوده و نيستم.اگرچه من هيچ گاه نتوانسته ام شعر را به حقيقت بفهمم.نمي دانم چرا بعضي هامثل تو فكر مي كنند كه هذيان هاي شبانه يك نفر مثل من شباهتي به شعر دارند؟بگذريم، حالا واقعا اين روزها چه قدر جاي کلام خوب تو در ذهن هاي ما خالي شده است.چه قدر اين روزها و اين لحظه هاي يكنواخت و سمج، از انديشه و از تفكرهاي زيبا خالي شده اند.به راستي چرا چنين شد؟چرا همه آن چيزهائي كه ما در مدرسه آموختيم، دروغ از آب در آمد؟خيلي دلم مي خواهد به اين چيزها فكر نكنم و به قولی : نمي خواهم افكار منفي به كائنات ارسال كنم.امّا نمي شود. گاهي از دست آدم در مي رود. گاهي اشتباه مي شود.با تمام اين وجود، با تمام اين همه مسئله كه براي ذهن من پيش آمده است.يك ستاره هنوز هم بعضي از شبها به طرف ما چشمك مي زند.يك ستاره خيلي كوچك كه اگر عينكت را برداري و خوب دقيق شوي ، آن را خواهي ديد.و آن لحظه اميدوارم كه با ديدن يك ستاره در آسمان رؤياهايت، به شادي بي اندازه ي يك رودخانه برسي، وقتي كه از سيراب كردن مزارع به خود افتخار مي كند.و با خود، در انت, ...ادامه مطلب

  • متن تصنیف بسیار زیبای صدایم کن با صدای جناب علیرضا افتخاری

  • از اوج آسمان ها، یک شب مرا صدا کن!یا یک نفس دلم را، از این قفس رها کن!تا سر بسایم بر آسمان ها، تا پر گشایم در بی کران ها.از اوج آسمان ها ...رفته قافله ها، وا مانده دل ما، غافل از هم سفران .دل دارد گله ها، از این فاصله ها، بر دوشم بارگران,افتخاری ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها